بنام خدا
25 فروردين، سالروز ثبت «چشمهعلی» شهر ری در سياههی آثار ملی ايران |
|
● |
«چشمهعلی» شهر ری هنوز می جوشد |
|
|
|
صديقه نوده فراهانی : |
٢٥ فروردین سالروز ثبت «چشمهعلی» شهر ری در سیاههی آثار ملی ایران است. گسترهای باستانی که دیرینگیاش به نزدیک به ۸۰۰۰ سال پیش برمیگردد و یکی از کهنترین گسترههای باستانی، دیدنی و گردشگری شهرری به شمار میرود.
این چشمه در همسایگی «گورستان ابن بابویه»، «برج طغرل»، «دژ رشکان» و در زیر باروی ری میجوشد. چشمهعلی از میان صخرهاى بزرگ خارج شده و به سوى جنوب و سپس جنوب خاوری(:شرقی) جاری است. نام باستانی این چشمه «سورینى» یا «سورنا» بوده است که گمان میرود به دودمانی بزرگ در دورهی اشکانی و ساسانی برمیگردد و پس از آن به نام نخستین امام شیعیان، حضرت علی، به چشمهعلى نامور شد.
به باور کارشناسان، کنار این چشمهی همیشگی بر بالای تپه، جای گردآمدن نخستین اجتماعهای انسانی این دیار بوده است. نخستین نشانههای تمدن در چشمهعلی، که دربردارندهی تپهی باستانی، برج و باروهای کهن ری و چشمهی زیرزمینی است، مربوط به تولید سفالینههای سرخ رنگ با نقشهای سیاه یا قهوهای تیره و تصاویری که بر آن نقش شده است.
تپهی چشمهعلی
در کنار چشمه، تپهای است که در کاوش سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ خورشیدی به سرپرستی «اریک اشمیت» که برای «موزه هنرهای زیبای بوستون و فیلادلفیا» در آمریکا انجام شد، از آن آثاری به دست آمده است. اشمیت بیش از ششصد مترمربع از گسترهی چشمهعلى را در سه فصل پشت سر هم بین سالهاى ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ خورشیدی کاوش کرد. کهنترین نشانهها به ابتدای هزارهی چهارم پیش از میلاد باز میگردد. دستاورد آن پژوهشها، پیدا شدن سه دورهی مهم فرهنگى، دربردارندهی لایهها و آثار دورههای اسلامى، اشکانى و پیش از تاریخ بود. هزاران تکه از اشیایى که اشمیت در چشمهعلى پیدا کرده بود، اکنون در موزهها و دانشگاههاى آمریکا و بخش کوچکى از آنها نیز در «موزهی ایران باستان» نگهدارى میشود. با درگذشت اریک اشمیت، مطالعات وى ناقص ماند و چون رمزهای شمارهگذارى آثار بهدست آمده را تنها خود او میدانست، تاکنون کسى موفق به مطالعهی آنها نشده و تنها چند گزارش خبرى در اینباره از وى برجامانده است. در ۱۳۷۷ خورشیدی، گروهی از سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، دانشگاه تهران و دانشگاه برادفورد، تپهی چشمهعلى را با آرمان تاریخگذارى لایههاى باستانى آن کندند. ترانشههایى در اندازههای ۲ متر در ۵ متر در خاور(:شرق) و باختر (:غرب) تپه زده شد و تا ژرفای ۱۰ مترى، آثار فرهنگى هزارههاى ششم، پنجم و ابتدای چهارم پیش از میلاد مشخص شد. از نظر زمانى تپهی کنونی چشمهعلى مربوط به دورههاى فرهنگى «نوسنگى»، «کالکولتیک انتقالی» و «کالکولتیک کهن» است.
در «دانشنامهی جهان اسلام» آمده که ساکنان دروهی نخست (نوسنگی) درگذشتگان خود را با ابزارهاى سنگى و سفالى و مهرههاى صدفى در کف خانههایشان دفن میکردند. خانهها با چندین اتاق و دیوارهاى خشتى است. وجود دوک نخریسى نشاندهندهی اهلى شدن حیوانات و تولید پشم است و پیدا شدن تنورهاى پخت نان، کشت گندم را در این گستره ثابت میکند. بیشتر دانستنیهای مربوط به گسترههای باستانى چشمهعلى از سفالینههاى پیدا شده به دست آمده است. این سفالها سیر تکامل سفالگرى و دگرگونی شیوهی نقشها در هر سه دوره را نشان میدهد. ساکنان دورهی نخست، سفالهاى سادهی نخودى رنگ با نقشهای ابتدایى هندسى میساختند و در کورههاى باز میپختند. در دوره دوم (انتقالى کالکولتیک) دگرگونیهای چشمگیرى در سفالگرى، روابط اجتماعى و اقتصادى و تجارت با گسترههای دوردست ایجاد شد. با مخلوط گل و شن نرم سفالهاى ظریف بیشتر به رنگ قرمز تند ساخته شد، سپس با نقشهای ترکیبىِ هندسى، گیاهى و حیوانى، سطح بیرونى ظرف آذین و با حرارت مناسب جلا داده شد و ظرافت ظرف به کمال رسید که در نوع خود در ایران بیمانند است. در این دوره نیز جسدها را در کف خانهها دفن میکردند. استفاده از چرخِ کنْد سفالگرى، که تولید و فرستادن و تخصصِ ساخت سفال را بازگو میکند، و نیز روش فتیلهاى ساخت سفال از ویژگیهاى سفالگرى دورهی سوم بوده است. در این دوره همچنین با نوآورى در شکل و نقش سفال، آبخوریهاى کوچک و خمرههاى بزرگ اندوخت غذا ساخته شده و سفالگران با حرکت آزادتر دست، در تولید آثار خود خلاقیت بیشترى به خرج دادهاند. شیوهی بیرون کشیدن مس از سنگ مس نیز در این دوره گسترش یافت شده بود.
گویا این گستره در هزارهی سوم پیش از میلاد ناگهان خالی از سکنه شد و دوباره از هزارهی دوم مسکونی و آباد شد.
آثاری از روزگار پارتها، ساسانیها و اسلام تا روزگار تیموریان نیز در این جا به دست آمده است.
در همان دانشنامه، به نقش برجستهی یکى از شاهان ساسانى و کتیبهاى به خط پهلوى اشاره میشود که بر روى تکه سنگ بزرگ و صاف شدهی بالاى چشمهعلى کنده شده بوده ولی امروزه به شوند ناتمام ماندن و ویرانی کامل قابل شناسایى نیست. این نقش برجسته، مردى را که نیزهی بلندى به گونهی افقى در دست، کلاهى دایرهای شکل بر سر و چیزى شبیه گوى روى شانههایش دارد، در حال تاختن با اسب نشان میدهد. این تصویر را به اختلاف به اردشیر نخست، شاپور نخست و بهرامگور نسبت میدهند.
بر پایهی گفتهها، مادر زرتشت نیز در این جا به دنیا آمده است.
گفته میشود که آب چشمه از جاجرود و قیطریه فراهم میشود و پس از گذر از راههای زیرزمینی، از دل تپه میجوشد. پیش از این، فرش فروشها و مردم تهران، قالیها و قالیچههای خود را با این باور که در آب این چشمه ویژگی هست که فرش را خوب تمیز میکند، در آب چشمهعلی میشستند.
چشمهعلی و تپهی باستانی آن در تاریخ ٢٥ فروردین ١٣١٣ خورشیدی، به شمارهی ٢٠٢ در سیاههی آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
|
نظرات شما عزیزان: